عشایر و مسائل توسعه (1356) گزارش «اجارهنامه و اجارهنشینی در تهران» سال 1350 (بررسی توصیفی) - موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی isr
عشایر و مسائل توسعه "شناخت"
شمارۀ بازیابی: 7/3
مجری / مؤلف: امیر هوشنگ کشاورز و میر سیدعلی ناظم رضوی
کارفرما: موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی
سال انتشار: 1356
بیان مسئله
این گزارش دربارۀ حیات اقتصادی- اجتماعی عشایر ایران است.
روش تحقیق
روش انجام این مطالعه اسنادی بوده، و آمارهای موجود و گزارشهای مربوطه مورد بررسی و تفصیل قرار گرفته است.
اهم یافتهها و نتایج
گروه مطالعات عشایری مؤسسۀ در سال 1346 جمعیت ایلات منطقه بویراحمد و کهگیلویه را بر حسب خانوار به این شرح برآورده کرده است: تعداد خانوار: 40675 نفر که از این تعداد 22634 خانوار کوچنده و 18041 خانوار ساکن میباشند. از دیدگاه عمرانی، و بهطورکلی، مسائل مربوط به توسعه با تأکید بر ساخت جامعۀ عشایری ایران، میتوان ایلات ایران را از نظر کمیت به دو دسته ایلات بزرگ و کوچک تقسیم کرد. ایلات بزرگ شامل عشایر ترکمن، شاهسون، یکی دو ایل از کردهای کردستان، لرهای لرستان از جمله بختیاری و بویر احمد، قشقایی و چند ایل دیگر از زمره ایلات بزرگ است. این ایلات چنانچه دارای شرایط مشابه زیستی باشد، از دیدگاههای زیر دارای وجوه مشترک و افتراق است.
اول اینکه ساخت اجتماعی ویژۀ تولید و زمینۀ فعالیت اقتصادی آنها از وجوهی است که در میان عشایر بزرگ ساکن یک منطقه، دارای موقعیت مشابهی است؛ دوم اینکه کوچ و یک جانشینی از عمده تفاوتهای میان عشایر بزرگ است. عشایر کوچک که معمولاً در گذشته از نظر حیات ایلی با عشایر بزرگ خصوصیات مشابه داشتهاند، اغلب تابعی از متغیر ایلات پر جمعیت و قدرتمند بودهاند. این تابعیت بهویژه در کوچ و یک جانشینی ایلات کوچک دیده شده است؛ بدین معنی که هرگاه امنیت مناسبی برای ایلات کوچک مهیا بوده، فروش و ویژگیهای درونی ایل دامنۀ شرکت آن را وسیعتر کرده و ایل به کوچ مبادرت میورزیده است.
اکثر ایلات کشور دارای نظام تولیدی از نوع دامداری و زراعت میباشند. نظام تولیدی ایل نظامی مبتنی بر بزرگ مالکی است با ویژگیهای ایلی؛ اگر مالکیت بر وسایل تولید کشاورزی در روستا، بهطورکلی، در اشکال گوناگون اجتماعی، اثر تعیینکننده دارد، این اصل در مناطق عشایری از اعتبار محدودتری برخوردار است.
عواملی که به رکود نسبی کشاورزی در منطقه منجر شده عبارت است از:
1) وسایل تولید کشاورزی در مقایسه با مناطق روستایی کشور ابتدایی و سادهتر است؛
2) بستر رودخانه نسبت به اراضی قابل کشت عمیقتر است.
رمهداری در بیشتر ایلات ایران، اصلیترین فعالیت اقتصادی است، بهطورکلی، این تولید گسترده همراه با دامداری است. رمهداری و کوچ با تکنیکهای موجود دو مقوله مترادف است.
در بررسی شرایط جامعۀ ایلی موارد زیر تعیینکننده است:
- جامعه ایلی جامعهای است مبتنی بر تولید کشاورزی با ویژگیهایی که از روابط اجتماعی ناشی از تولید دامی (به طور کلی) کسب کرده است.
- گروهها و قشرها، و بهطورکلی، طبقات جامعه براساس مالکیت دام و وابستگیهای خویشاوندی عینیت مییابد.
- قدرت در عین اینکه منبعث از روابط تولیدی است، در اشکال تولیدی نیز اثر میگذارد.
- مبادلۀ جامعه ایلی هم با شهر و هم با روستا جریان دارد؛ اما رابطه با شهر به مراتب بیش از رابطه با روستاست.
- بسته به چگونگی شرایط، فرد ایلی، گاه ساکن است و گاه متحرک؛ اما در سازوکارهای اصلی تولیدی، خصلتهای ویژۀ خود را دارد. خصلت کوچ یکی از مهمترین آنهاست.
- ترکیب رمه در ایلات عموماً از دو وجه عمده مایه میگیرد: مالکیت و کوچ.
رمهداران بزرگ ثروتمندان بزرگ نیز بهشمار میآیند و در صورت مساعد بودن طبیعت، بدیهی است که بیش از رمهداران کوچک، امکان کسب سود دارند و میتوانند میش بیشتری در اختیار داشته باشند؛ در عوض و در شرایط نامطلوب، به همان نسبت بیشتر از رمهداران کوچک آسیب پذیرند.
اگر اموری نظیر مالکیت مشترک بر وسایل تولید و تقسیم اجتماعی را ضابطهای برای تعیین مسائل مربوط به واحدهای اجتماعی تولیدی بدانیم، برخلاف جامعۀ شهری که دارای واحد اجتماعی خانوادۀ هستهای یا گسترده و جامعۀ روستایی که واحد اجتماعی آن خانوادۀ گسترده است در جامعۀ عشایری، کوچکترین واحد اجتماعی محدودهای را در برمیگیرد که از نظر کمی، بزرگتر از دو واحد ذکر شده و از نظر روابط درونی، دارای ویژگیهای متمایز و مشخص است. این واحد که در هر ایل از ایلات ایران نامی خاص دارد و حدود روابط حاکم بر آن به شرایط اصلی و عمومی دو ایل بستگی دارد، از تعدادی چادر یا کپر تشکیل شده است. ساکنین هر سکونتگاه از دو جریان عمده پیروی میکنند:
1. در امور خصوصی هر سکونتگاه روالی مستقل و خودمختاری جاری است: انتخاب نوع غذا، انتخاب رنگ لباس و...
2. در امور همگانی یا همبسته به یکدیگر، افراد هر واحد مطابق مقتضیات و مقررات جامع گردن مینهند؛ همچون طرفگیری در منازعات ایلی یا درون ایلی، انتخاب زوجه، کوچ و...
خویشاوندی علاوه بر اینکه بر همۀ ارکان هر واحد ایلی تأثیر میگذارد، عاملی تلقی میشود برای ارتباط بیشتر واحدهای منفرد با یکدیگر، بهگونهای که چون چتری بر روابط اجتماعی ایل سایه میاندازد.
واژگان کلیدی: عشایر، رمهداری، کوچ، جمعیت، مالکیت
موارد پربازدید
عنوان: اجارهنامه و اجارهنشینی در تهران (بررسی توصیفی)
مجری و همکاران اصلی: فیروز توفیق
سال انتشار: 1350
بیان مسئله
هدف اصلی تحقیق شناخت چگونگی وضعیت اجارهخانه و اجارهنشینی در شهر تهران است لذا سؤالاتی نظیر چگونگی تحویل اجارهخانه در مناطق مختلف تهران و وضع اجارهنشینی در این مناطق مورد بررسی قرار گرفته است.
روش تحقیق
این بررسی شامل دو تحقیق مجزاست. یک مرحله نزد خانوارهای مستأجر و دیگری نزد بنگاههای معاملات املاک انجام شده است. در بررسی خانوار از تکنیک مصاحبه مستقیم و تکمیل پرسشنامه اقدام شده و برای بررسی بنگاهها نیز از مصاحبه آزاد بهره گیری شده است.
اهم یافتهها و نتایج
بهطورکلی، در خصوص وضعیت مستأجران در این سال(1350)، چنانچه جامعه اجارهنشینان را از نظر درآمد به چهار گروه درآمدی؛ پائین (کمتر از 5000 ریال در ماه)، متوسط پائین (5000 تا 10000 ریال) متوسط بالا (10000 تا 20000 ریال) و بالا (20000 ریال و بیشتر) تقسیم کنیم، مستاجر متوسط تهرانی صاحب خانواری است متشکل از کمتر از 5 نفر عضو (2 تا 3 نفر فرزند) که لااقل یکی از آنان به مدرسه میرود. خانۀ او 61 متر مربع زیربنا و 25 مترمربع مساحت آزاد یا حیاط و کمی بیشتر از 2 اطاق دارد، یعنی در هر اطاق بیش از دو نفر سکونت دارند و بهازای یک نفر عضو خانوار حدود 14 مترمربع زیر بنا ست که طبق موازین علمی در نقطه عطف مسکن قابل قبول قرار دارد. مستأجر مورد بحث ماهانه 920 تومان درآمد پولی دارد که 23 درصد آن را (یعنی 211 تومان) بابت کرایه خانه میپردازد. از هر صد خانوار فقط 35 خانوار آشپزخانه، 21 خانوار حمام و 66 خانوار مستراح مستقل دارند. حتی اگر چنین مسکنی را که ساکنان آن بیتردید از نظر جا و تجهیزات در مضیقه هستند معیار قرار دهیم، متجاوز از 70 درصد مستاجران تهران وضعی بدتر از این دارند. وضع 42 درصد از مستأجران بحرانی است؛ زیرا آنها با پرداخت نزدیک به یک سوم درآمدشان بابت اجاره برای هر 3- 4 نفر یک اطاق و بهازای هر نفر 6/5 متر مربع زیربنا در اختیار دارند. آشپزخانه فقط در یک چهارم موارد به چشم میخورد. حمام مناسبی وجود ندارد (کمتر از 2 درصد) و برای هر 5/2 خانوار (یعنی 11 نفر) یک مستراح موجود است. مساحت زیربنای خانههای ایشان بهطور متوسط از 25 مترمربع و مساحت آزادشان از21 متر مربع تجاوز نمیکند. بدیهی است که در چنین شرایطی پرورش 2- 3 فرزند و تحصیل آنان با مشکلات بسیاری مواجه است. بهطورکلی، عللی که بنگاههای معاملات ملکی جهت توجیه افزایش اجارهخانه عنوان میکنند عبارتاند از افزایش قیمت زمین، مالیاتها و عوارض، افزایش قیمت مصالح ساختمانی، افزایش دستمزد کارگران ساختمانی، کمبود پول و مشکل سرمایهگذاری در ساختمان و بهبود تسهیلات و تجهیزات مسکونی. بهطورکلی، طی چهار سال متمادی افزایش نرخ اجارهخانه در معاملات جدید زیاد بوده است و فشار زیادی را به مستأجرین در هنگام تعویض خانه وارد میکند. همچنین افزایش نرخ معاملات جدید با مناطق تعیین شده شهر و پایگاه اقتصادی اجتماعی مستأجرین رابطۀ معنیداری دارد.
واژگان کلیدی: اجاره، سکونت، مستأجر، اجارهنشینی، تهران
دانلود اصل گزارش از اینجا